دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 55 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 36 |
تحقیق در مورد روانشناسی تربیتی
روانشناسی تربیتی
روان شناسی تربیتی یکی از مهترین رشتههایی است که به بحث و بررسی پیشرفتهای درسی و نارسائیهای تحصیلی یاد گیرندگان میپردازد. به عبارتی روان شناسی تربیتی شاخهای از علم روان شناسی است که هدف آن کمک به دست اندرکاران تربیت در برخورد درست با مسائل آموزشی و تربیتی است.
دید کلی
تربیت معادل اصطلاح انگلیسی education است که گاهی نیز به پرورش ترجمه شده است. در هر حال تربیت عبارت است از جریانی منظم و مستمر که هدف آن کمک به رشد جسمانی ، شناختی ، روانی ، اخلاقی و اجتماعی یا بطور کلی رشد شخصیت افراد در جهت کسب هنجارهای مورد پذیرش جامعه و نیز کمک به شکوفا شدن استعدادهای آنهاست. به این ترتیب واژه تربیت معنی کلیتری مییابد و از آنجا که نظام تربیتی ، نظامی گسترده است، روان شناسی تربیتی در بدو تاسیس عمده زمینههای تربیت را شامل میشد، اما با رشد سایر حوزههای روان شناسی حیطه عمل آن محدودتر گشته و تنها مسائل تربیتی مربوط به شرایط آموزشگاهی و آموزش را شامل شد.
تاریخچه
از زمانی که « ویلهلم وونت » (Willhelm Wundt) در سال 1879 آزمایشگاه روان شناسی خود را در دانشگاه لایپزیک تاسیس نمود، همه پژوهشهایی که از آن پس در مورد مسائل رشد آدمی ، تفاوت فردی ، هوش ، انگیزش ، یادآوری و فراموشی ، ارزشیابی تحصیلی ، شیوههای یادگیری و هر نوع پژوهشی که با آموزش و پرورش ارتباط داشته است، انجام گرفتند، ستون اصلی روان شناسی تربیتی را تشکیل میدهند. نخستین کتاب روان شناسی تربیتی که به وسیله « ثرندایک » (Thorndike,E.L) در سال 1913 انتشار یافت، به تحقیق در مورد طبیعت و فطرت آدمی تفاوتهای فردی و قانونهای یادگیری پرداخت و مسائل آموزشی را با روشهای علمی توصیفی و آزمایشی مورد بررسی قرار داد.
نقش و تاثیر در زندگی
امروه رونق اقتصادی ، پویائی فرهنگی ، آسایش عمومی و بطور کلی توانائی صنعتی و خودکفائی هر جامعهای به نظام آموزشی برتر و پیشرفتهتر آن وابسته است. زمانی که به دستگاههای عظیم آموزشی در کشورهای قدرتمند جهان نظر بیافکنیم، مشاهده میکنیم که چه نیروی بزرگی و با چه برنامههای سنجیدهای برای تربیت و آموزش کودکان و نوجوانان ، کارگران فنی ، مهندسان ، حسابداران ، مدیران ، معلمان و بسیاری متخصصان دیگر دستاندرکارند و برای تربیت مدرسان و کارشناسان هر یک از این رشتهها سازمانهای گوناگون دیگری با برنامهها ، تکنیکها و روشهای خاص به فعالیت ادامه میدهند. موفقیت این سازمان آموزشی ، وابستگی تام به اجرای درست یافتهها و دستاوردهای روان شناسی تربیتی دارد.
ساختار
ساختار عمل روان شناسی تربیتی بطور کلی در سه مرحله انجام میگیرد: در مرحله نخست که فعالیتهای پیش از آموزش نامیده میشود، مواردی چون بررسی اهداف شناختها و ویژگیهای یاد گیرنده را در برمیگیرد. در مرحله دوم یا فعالیتهای ضمن آموزش مسائلی چون انگیزش _ فرایند یادگیری ، ویژگیهای معلمان و تدریس موثر مورد بحث قرار میگیرد و آخرین مرحله یا فعالیتهای پس از آموزش ، به موضوع ارزشیابی از عملکرد اختصاص دارد.
شیوه عمل
در هر یک از ساختارهای فوق ، روان شناسی تربیتی با استفاده از شیوههای پژوهش علمی به شناسایی مسائل تربیتی میپردازد. شیوه عمل آن هر چند کاملا از دسته پژوهشهای آزمایشی در علوم تجربی نیست، اما به روشهای علمی و دقیق اهمیت فراوان داده میشود.
ارتباط با سایر علوم
روان شناسی تربیتی دانشی است که به دین ، فلسفه و پژوهشهای آزمایشگاهی وابسته است. به ویژه با روان شناسی علمی پیوندی استوار دارد. در این حوزه با روان شناسی رشد ، روان شناسی شخصیت ، روان شناسی کودک ، اندازه گیری و ارزشیابی و روان شناسی یادگیری مرتبط است.
کاربردها
روان شناسی تربیتی نقش کارسازی در شناخت شاگردان ، تربیت معلمان و طرح و اجرای برنامههای آموزشی و پرورشی به عهده دارد. تدوین و طرح ریزی محتوای درسی سالهای مختلف تحصیلی بر پایه اصول و کشفیات روان شناسی تربیتی ، آشناسازی معلمان با شیوههای تدریس نوین که حاصل پژوهشهای روان شناسی تربیتی است و کاربست دیگر یافتههای تربیتی در شرایط آموزشگاهی به بهبود عملکرد یاد گیرندگان و در نتیجه رسیدن به اهداف جزئی و کلی تربیتی در سطح فردی و جامعه خواهد شد.
با شناخت تاثیر مهم یافتههای این شاخه از علم در پیشرفت فرد و جامعه توجه بیشتری بر این علم مبذول میشود. استفاده از یافتههای این علم سرعت بیشتری را در رشد علمی ، تکنولوژیک اقتصادی و ... جامعه خواهد داشت
سخنانی از محمد صالح ابوسعیدی در باب تربیت فرزند
فنلن : اگر از من سئول شود که برای والدین چه صفتی بیش از هر صفت دیگر ضرورت دارد پاسخ من بطور قطع صبر است . صبر در برابر خلق و طبیعت مخصوص کودک ، صبر در برابر طرز فکر و رشد او
محمد صالح ابوسعیدی : این را باید بدانیم که سرنوشت بچه بدست خود ما و مسئول انحراف و بد اخلاقی او نیز خود ما هستیم
محمد صالح ابوسعیدی : ارزش فرد بستگی به پرورش ماهرانه قوا و استعدادهای طبیعی او در خردی دارد .
محمد صالح ابوسعیدی : خوب یا بد بچه هر چه هست مخلوق رفتار ماست . هر موقع که می خواهیم به بچه خود پر خاش کنیم و او را سرزنش دهیم باید اول بخود پرخاش کنیم که چون یک حیوان با بچه رفتار کرده و او را بیچاره ساخته ایم.
محمد صالح ابوسعیدی : میزان بدبختی و مصیبتی که در اثر بی خبری از احتیاجات اساسی بچه ناشی می شود خارج از حد تصور است . بسیاری از اشتباهاتیکه ما در زندگی می کنیم فقط بخود ما صدمه می زند اما اشتباهاتیکه والدین در مورد تربیت اولاد مرتکب می شوند نه تنها بخود آنها و اولا آنها بلکه به جامعه نیز ضررهایی جبران ناپذیر وارد می آورد.
محمد صالح ابوسعیدی : والدینی که سعی می کنند از هرچه خود محروم بوده اند اولاد را با نصیب سازند از این حقیقت غافل هستند که آنچه که مطلوب آنها در کودکی بوده مناسب حال بچه نیست . متوجه نمی شوند که بچه به نسلی غیر از نسل آنها تعلق دارد و حال و مقتضیات آن تغییر می کند . آنچه یک زمان مطلوب است ، زمان دیگر از نظر می افتد . والدینی که متوجه این تغییرات و تحولات نیستندو بخواهند هوی و هوسهای خود را بر بچه تحمیل کنند رشد طبیعی او را متوقف می سازند...
محمد صالح ابوسعیدی : بهتر از هر نوع تنبیه این است که رویه ای پیش گیریم تا بچه فرصت شرارت را نداشته باشد ، علت اصلی شرارت بچه ها اغلب نداشتن مشغولیت و سرگرمی است که از هر عذابی برای بچه سخت تر می باشد.
محمد صالح ابوسعیدی : بچه های که همبازی و جای کافی برای بازی دارند و می توانند دور از بزرگترها چند ساعت بازی کنند چون بمنزل بر می گردند ، آرام و مطیع می نشینند و اگر به آنها گفته شود شلوغ نکنید اطاعت می نمایند و اگر کمی شرارت کنند می توان با اندک مهارت آنها را به اطاعت وادار نمود.ولی بچه ای که جایی برای گردش ندارد و در یکی دو اطاق محبوس است حتی اطاق مخصوص بخودش ندارد و اگر صدایش بیرون آید همه به او اعتراض می کنند چنین بچه ای نمی تواند که بد اخلاق نشود خواه ناخواه سرپیچی و گریه و شیطنت می کند که طبیعت او اقتضا می کند .
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 13 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 12 |
رموز موفقیت در درس و تحصیل
محورهاى پژوهش:
1 ـ معناى موفقیت چیست؟
2 ـ عوامل توفیق کدام است؟
3 ـ نقش دوستان, معلّمان و خانواده در موفقیت دانش آموز چیست؟
4 ـ چگونه مى توان از استعدادها بهترین بهره را گرفت؟
5 ـ ویژگى هاى انسان هاى موفق چیست؟
6 ـ قواى جسمى و توان مندى هاى بدنى و فکرى چه تأثیرى در رشد علمى دارد؟
7 ـ تأثیر حافظه و نبوغ فکرى در موفقیت دانش آموز چیست؟
8 ـ وضعیّت روانى دانش آموز, چه سهمى در توفیق او دارد؟
9 ـ عوامل عقب ماندگى درسى کدام است؟
10 ـ چه کنیم که شکست, ما را به یأس نکشاند؟
11 ـ نقش امید در موفقیت درسى.
12 ـ تأثیر اخلاص و بعد معنوى در موفقیت تحصیلى.
13 ـ نقش تغذیه سالم در موفقیت درسى و تحصیلى.
14 ـ میزان تأثیر ورزش و تفریحات سالم در موفقیت درسى.
15 ـ نمونه هایى از انسان هاى موفق در کسب علم.
16 ـ نمونه هایى از شکست خوردگان در مسیر دانش آموزى.
در هر کارى براى رسیدن به (هدف) و کسب موفقیت, رمز و راز و شیوه ها و قواعدى است که رعایت آنها, راه را میان بُر مى سازد. درس خواندن و (موفقیّت تحصیلى) نیز از این قاعده مستثنا نیست. پس سزاوار و بجاست که جوانان این رموز و روش ها را بشناسند و به کار بندند تا از تلاش علمى و آموزشى خود, بیشترین بهره و سریع ترین ثمره را به دست آورند. برخى از این رموز عبارت اند از:
1 ـ سؤال
دانش آموز, با برخوردارى از روحیه تواضع و کنار گذاشتنِ غرور, آنچه را نمى داند باید بپرسد و مشکلات درسى خود را با معلّم در میان بگذارد. اگر کسى غرور و تکبر داشته باشد, راه فهم و علم را به روى خود مى بندد و (پرسیدن) ـ که اعتراف ضمنى به ندانستن است ـ براى او دشوار مى شود.
پرسش, (کلید گنجینه دانش) است. این حکمت, در کلمات پیامبر خدا(صلى الله علیه و آله)آمده است: (العلمُ خزائن و مفتاحُها السؤال. )1
گاهى هم شرم و خجالت مانع پرسیدن مى شود. امام باقر$ فرمود: (بپرس و از پرسیدن روى بر نگردان و خجالت نکش, چرا که این دانش را هر کس تکبّر یا خجالت داشته باشد, نمى آموزد. )2
2 ـ فراغت خاطر
ذهن آشفته و خاطرِ پریشان, مانع تحصیل است. پراکنده کارى و جدّى نگرفتن درس, سبب سستى چرخه آموزش مى شود. آن که هر روز موضوعى و هر فصل رشته اى بر مى گزیند و امروز و فردا مى کند و در کنار درس به کارهاى جنبى و متفرّقه مى پردازد و فرصت تحصیلى را به کارهاى غیر درسى صرف مى کند. عقب خواهد ماند.
پیامبر خدا(صلى الله علیه و آله)از جمله وصیت هاى حضرت خضر به موساى حکیم را چنین نقل مى کند: (یا موسى! تَفَرّغْ للِعلمِ انْ کنتَ تُریدُه, فانّما العلمُ لمَنْ یَفْرَغُ له;3 اى موسى! اگر علم مى خواهى, خود را براى آن خالص و فارغ بساز, چرا که دانش از آنِ کسى است که خود را براى آن فارغ و یکدل کند.) در توصیه هاى امام سجاد$ راجع به حقوق معلّم آمده است که عقل و ذهن و دل و فهم خود را براى معلّمت خالى و فارغ بساز تا بهتر بتوانى از دانش او بهره بگیرى.4
3 ـ توجّه و گوش دادن
تمرکز فکر و جمع بودن حواس در هنگام تحصیل و فراگیرى دانش, عامل مهمّى براى یادگیرى است. در متون دینى از موضوعى به نام (حُسن الإستماع) یاد شده است; یعنى خوب گوش کردن. کسى که هنگام مطالعه و درس خواندن یا شنیدن درس استاد, حواسش جمع نباشد و خوب گوش ندهد, یادگیرى او هم دچار اختلال و آسیب خواهد شد. از سخنان امام على$ در این زمینه چنین مى خوانیم: (وقتى نزد دانشمندى نشسته اى, بیش از آن که حرف بزنى, بر شنیدن حریص و مشتاق باش و همان طور که خوب حرف زدن را یاد مى گیرى, خوب گوش دادن را هم بیاموز.5
علامه طباطبائى در باره شهید مطهرى مى فرمود: (مرحوم مطهرى یک هوش فوق العاده اى داشت و حرف از او ضایع نمى شد. حرفى که مى گفتیم, مى گرفت و به مغزش مى رسید… هر چه مى گفتیم هدر نمى رفت ; مطمئن بودم که هدر نمى رود. )6
4 ـ یادداشت
اگر علم را ثبت و ضبط و یادداشت نکنیم, فراموش مى شود. به حافظه هم چندان نمى توان تکیه کرد. بسیارى افراد توفیق علمى خود را مدیون یادداشت هاى خویشند. حضرت رسول(صلى الله علیه و آله)فرمود: علم را به قید و بند بکشید (قیّدوا العلم). پرسیدند: به بند کشیدن علم چگونه است؟ فرمود: (کتابَتُهُ; با نوشتن آن. )7
امام حسن مجتبى$ فرزندان و برادر زادگان خود را گرد آورد و به آنان فرمود: شما کوچک هاى قومى هستید و امید است که بزرگ هاى قوم دیگر شوید, پس دانش بیاموزید. هر کس از شما نتوانست علم را حفظ کند و به خاطر بسپارد, آن را بنویسد و در خانه اش بگذارد.8 امام صادق$ نیز فرمود: (اکتبوا, فًإنّکم لا تحفظون حتّى تکتبوا;9 بنویسید, شما آموخته هاى خود را حفظ نمى کنید تا آن که بنویسید. )
ییادداشت بردارى از درس ها, آموخته ها و شنیده ها, یکى از رموز موفقیّت در تحصیل است. بسیارى نیازمند دفترها و جزوه هاى هم کلاسى هاى خویشند, چرا که خود ننوشته اند و از (یادداشت) بهره نگرفته اند.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 5 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 5 |
راهکارهای ایجاد انگیزه در دانش آموزان و تاثیر آن در پیشرفت تحصیلی
راه کارهای ایجاد انگیزه در دانش آموزان و تاثیر آن در پیشرفت تحصیلی
1-طرح مطالب درسی به صورت پرسش های جالب : مطلب یا موضوعی را که می خواهیم کودک و نوجوان یادبگیرد ، به صورت پرسش یا پرسش هایی روشن و جالب که آنها را به فعالیت ذهنی و پویندگی ترغیب نماید ، مطرح کنیم . باید تلاش نمود تا در دانش آموزان احساس نیاز به وجود آید .
2-دانش آموزان در اثر شکست در درسی نسبت به آن نگرش منفی پیدا می کنند باید به آنها کمک کرد تا با کسب موفقیت در درس جدید ، به تصویری مثبت از توانایی خود دست یابند زیرا یادگیری همراه با موفقیت به ایجاد انگیزه منجر می شود .
3-تجربه و تماس مستقیم با مطالب درسی : سعی نمایید تا دانش آموزان آنچه را که می خواهند یادبگیرند با آن تماس پیدا نموده و تجربه مستقیم و عملی داشته باشند .
4-اهداف آموزشی مورد انتظار از دانش آموزان را در آغاز درس برای آنها بازگو نمایید . اهداف باید روشن و متناسب با توانایی دانش آموزان باشد .
5-اجرای نقش : بهتر است در زمینه برخی از موضوعات ازجمله تاریخ ، ادبیات ، دینی و … دانش آموزان را تشویق نماییم تا موضوع مورد نظر را به صورت نمایش در آورند . اجرای نمایش در تفهیم مسائل تربیتی و اخلاقی بسیار مفید و مؤثر می باشد .
...
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 17 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 18 |
راههای ترویج فرهنگ خلاقیت و نوآوری
مقدمه
نگاه کردن متفاوت به مساله و رسیدن به یک راه حل جدید، همان چیزی است که عموماً از آن به خلاقیت تعبیر می¬شود. اما خلاقیت مفهومی نیست که بتوان آن را در یک جمله و حتی یک کتاب مفصل هم توضیح داد. خلاقیت در حقیقت، فرآیندی است که در ذهن فرد خلاق اتفاق می¬افتد و حاصل آن شکل گرفتن یک ایده¬ی جدید با یک راه حل ابتکاری است.
این که خلاقیت ذاتی است یا اکتسابی، موضوعی نیست که این روزها ضرورت بحث بر سر آن در میان باشد. دنیای امروز تلاش می¬کند خلاقیت و مباحث مرتبط با آن را، چه در زمینه¬های روان شناسی و علوم تربیتی و چه در زمینه¬های مدیریت و کسب و کار، به درستی بشناسد و ابعاد مختلف آن را توسعه دهد. کتاب¬های فراوانی که درباره¬ی تکنیک¬های افزایش خلاقیت در افراد و در سازمان¬ها نوشته شده¬اند، گویای این حقیقت می¬باشند که توجه به خلاقیت و توسعه¬ی ان در سازمان، نه تنها باعث می¬شود که افراد از کار خود احساس رضایت بیش¬تری کنند، بلکه در پیش برد سازمان و افزایش بهره¬وری و رسیدن به موفقیت¬های بزرگ سهم عمده¬ای دارد.
برای آن که بتوانیم خلاق باشیم، باید ابتدا معنی و مفهوم خلاقیت را به درستی بشناسیم و بتوانیم بین خلاقیت، هوش، دانش و مهارت تفاوت قائل شویم. دانستن این که ساختار ذهن چیست و چگونه در فرآیند شکل گیری تفکر خلاق تاثیر می¬گذارد، با این که ممکن است مستقیماً روی افزایش خلاقیت فرد اثر نگذارد، بدون تردید باعث می¬شود که نگاه فرد به روش¬ها و تکنیک¬هایی که برای افزایش خلاقیت مطرح می¬شوند تغییر کند.
بعد از این¬ها وقت آن است که این روش¬ها را امتحان کنیم؛ روش¬های فردی. می¬توانیم ذهن را درگیر حل یک مساله¬ی جدید کنیم، یا اینکه سعی کنیم مسائل دور و برمان را به روش¬هایی که متخصصان این رشته پیش نهاد داده¬اند حل کنیم.
الف - تقویت عناصر انگیزشی خلاقیت
پرورش عنصر انگیزشی خلاقیت باید اساساً در بستر خانواده صورت گیرد، زیرا مستعدترین محیط برای شکل دهی آن محیط کلامی و نظام تربیتی و رفتاری خانواده است. کودک و نوجوان اوقات زیادی را در خانواده سپری می¬کنند، بنابراین این طبیعی است که بیشترین تاثیر را نیز از آن بپذیرد. بیان این نکته از آن روست که بگوییم هر چند می توان در محیطی غیر از خانواده (آموزشگاه یا جایی دیگر) به تقویت عناصر انگیزشی خلاقیت مبادرت ورزید، اما تاثیر این عوامل با اندازه و اهمیت عامل نخستین نیست. پس بهتر است که هدایت¬ها و روش¬های اتخاذ شده محیط دوم یعنی «محیط یادگیری» به محیط نخستین یعنی خانواده نیز انتقال یابد و در آنجا هم مورد تمرین و تقویت قرار گیرد؛ این انتقال زمینه¬های تثبیت و تحکیم انگیزش خلاقه را بیش از پیش فراهم آورد.
آمابیلی (1988) معتقد است، برای رسیدن به خلاقیت بهتر است که انگیزه و به ویژه انگیزه درونی پرورش پیدا کند و در جایی دیگر به نقش اهمیت انگیزش بیرونی اشاره می¬کند. ما ضمن احترام به این نظر توصیه¬هایی در قالب انگیزه درونی و بیرونی ارایه می¬کنیم.
چون فعالیت انگیزشی خلاق عمدتاً ماهیتی کلامی دارد، یعنی باید به وسیله کلام و روابط کلامی وارد آن شد شاید درست نباشد که آن را محدود به فضای خاص کرد. در کودکان انگیزه معمولاً حالتی کلی و عمومی دارد. گاهی درونی می¬شود و گاهی بیرونی. برای آن که کودکان موفق شوند به انگیزه خود سازمان دهند و جهت ان را مشخص کنند (درونی سازند یا بیرونی) طوری که برجستگی با یکی باشد برخورد کلامی ما یا به عبارت ساده¬تر برخورد شفاهی ما نقشی اساسی دارد. آنچه هسته و محور برخورد را می¬سازد گرایش و جهتی است که در خود پاسخ یا کلام نهفته است؛ آیا کلام مشوق انگیزه درونی است یا بیرونی. بنابراین، در اولین گام آموزش « انگیزه» باید به جهت پاسخ¬ها و هدایت¬های کلامی فرد توجه کافی داشته باشیم. برای مثال وقتی از کودک می¬پرسیم چرا بازی نمی¬کنی و او می¬گوید حوصله ندارم و پاسخ ما را در جهت دادن به رفتار کودک ممکن است این چنین باشد:
- اگر به او بگوییم خوب است که تو هم مثل بقیه بچه¬ها بازی کنی به رفتار او جهتی بیرونی می¬دهیم
- اگر بازی را به میل، تصمیم و انتخاب او واگذاریم رفتارش را جهتی درونی می¬بخشیم.
اکنون که اطمینان حاصل کردیم باید مراقب سوال¬ها و پاسخ¬های خود باشیم. به سراغ روش¬هایی می¬رویم که به انگیزه درونی کودکان دامن می¬زند. نوع برخوردهای کلامی مثبت که در این رابطه می¬توان داشت عبارتند از:
مثال: شرکت در بازی کاردستی
برخوردها: - آیا این بازی را دوست داری؟
- دوست داری این بازی چگونه برگزار شود؟
- چه احساسی نسبت به ساختن کاردستی داری؟
- دوست داری چه چیزی را درست کنی؟
- دوست داری چه وسایلی در اختیار شما باشد؟
- دوست داری ...
در این مثال، خود کودک و احساسات و علاقمندی¬های او محور فعالیت است. به او امکان داده می¬شود هر طور دوست دارد عمل کند نه آن طور که ما دوست داریم. ممکن است ما به ساختن گل علاقمند باشیم و او به ساختن خورشید؛ چنانچه در این فعالیت نظر و گرایش ما غالب باشد جهت انگیزه کودک بیرونی خواهد شد. یعنی او یاد می¬گیرد که به چیزی غیر از احساسات و علاقمندی¬های خود بیندیشد. چیزی که دیگران و محیط به او می¬دهند. بنابراین در این نوع از فعالیت هدایت انگیزه به خود کودک واگذار می¬شود. اما در عین حال ممکن است این سوال پیش بیاید که شاید کودکان توقع زیادی داشته باشند و ما به دلیل محدودیت نتوانیم ابزار یا امکانات دلخواه آنها را تامین کنیم، در این مواقع توصیه نمی-شود که به تمام خواسته¬های کودک بپردازیم بلکه می¬توان رفتاری مشابه روش زیر داشت:
- نباید با تحکم به کودک فهماند که امکانات محدود است.
- باید کودک را ترغیب کرد که امکانات را ببیند و بدون اظهار نظری اضافی در مورد کمبود وسایل و ... به او گفت ما این¬ها را در اختیار داریم تو دوست داری کدام را انتخاب کنی؟
- حتی اگر کودک دست به انتخاب نزد، با ارتباطی متمایل به سوی انگیزه درونی می¬توان از او خواست یا وسایل دلخواه را از منزل بیاورد یا به فعالیت دلخواه دیگری بپردازد.
- در هر حال مهم این است که کودک با هدایت ما خود به تصمیمی دلخواه و درست (از این نظر که شکایتی نداشته و آن را دوست داشته باشد) برسد و مسئولیت آن را قبول کند.
گام دوم انگیزه درونی و بیرونی را هم زمان استمرار می¬بخشد، جدی گرفتن و بها دادن به آنها است. اگر ما به هدایت کودک به این هدف که خود تصمیم بگیرد، انتخاب کند، و بسازد می¬پردازیم. باید به مسئولیت¬ها، تصمیم¬ها، انتخاب و آثار او نیز عمیقاً توجه کنیم. در این رابطه توصیه می¬شود، رفتارهای ابتکاری و سازنده کودک ولو کوچک و ناچیز مورد تشویق قرار گیرد. در این مواقع بهتر است از تشویق¬ها و دلگرمی¬هایی که انگیزه درونی را قوت می¬بخشد استفاده شود. عموم این تشویق¬ها ماهیتی کلامی دارند، نمونه¬هایی نظیر آنچه در زیر پیشنهاد می¬شود از این قبیل¬اند:
- تصمیم جالبی گرفتی، موفق باشی.
- خانه قشنگی ساختی معلوم است برایش زحمت زیادی کشیدی.
- پشتکارت قابل تحسین است.
- فکرهای خیلی خوبی داری، باید آنها را جدی بگیری.
- بالاخره آنچه را دوست داشتی، ساختی.
- انتخاب شما هم خوب است.
برای تداوم انگیزه درونی هم زمان می¬توان از مشوق¬های غیر کلامی نیز استفاده کرد. نسبت بین این که آیا باید همیشه تشویق¬ها کلامی باشد یا چیز دیگر این است که گرایش غالب، معمولاً به طرف تشویق-های کلامی (و با جهتی درونی) است، اما در پاره¬ای موارد شکل¬های دیگری از تشویق موثرتر است. باید به رفتارهای ابتکاری، خلاقه و سازنده کودک جایزه نیز داد و کودک را مستحق دریافت هدیه¬ای خوشحال کننده دانست. در چنین شرایطی دامنه تشویق و هدیه می¬تواند از شرکت دادن اثر کودک در یک نمایشگاه کوچک تا دریافت وسیله مورد آرزو نوسان پیدا کند.
به طور کلی، اگر چه نظام تشویق و ترغیب در افراد خلاق «درونی» است اما آنها نیز گاهی به محبت و دلگرمی که از قاعده و روشی عادلانه پیروی کند و بدون چشم داشت در اختیار آنها قرار گیرد.
ب – تقویت عناصر شخصیتی خلاقیت
در بین مولفه¬های شخصیتی خلاقیت چند عنصر را به سادگی نمی¬توان پرورش داد. به عبارت دقیق¬تر، این گونه عناصر بیش از همه نیازمند تقویت در بستر خانواده و به ویژه مدرسه هستند. علت نیز این است که چند ساعت آموزش تاثیر شگرف و محسوسی بر آنها نمی¬گذارد: اعتماد به نفس، اراده مستقل و پذیرش خطر نمونه¬هایی این گروه به شمار می¬روند. این عناصر معمولاً در طول زمان و تحت تعلیمات ساده و پیچیده والدین، معلمان و مربیان شکل می¬گیرند. بنابراین این ساده انگاری است اگر تصور کنیم در مدت کوتاهی می¬توانیم این ویژگی¬های مهم را در افراد پرورش دهیم. ما با رعایت این ملاحظات به شیوه¬های پرورش عناصر شخصیتی خلاقیت اشاره می¬کنیم که قادر به زمینه سازی تقویت این عناصر هستند:
دسته بندی | مدیریت |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 17 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 11 |
رضایت شغلی و بهره وری
مقدمه :
محیط کار انسان به مثابه منزل دوم او می باشد و چه بســــا کسانی عمده ساعات شبانه روز خود را در محیط کارشــان به سر می برند. بنابراین بدیهی است که محیط کار نیز بایستی همچون خانه برآورنده حداقلی نیازهای روحی و روانی افراد باشد تا آنها ضمن کسب درآمـــد و ارتقای سطح دانش و مهارت حرفه ای خود به خدمتی صادقانه و موثر بپردازند.
در این مقاله سعی شده است ضمن مروری بر تعاریف مفاهیمی چون رضایت شغلی و بهره وری و پرداختن به عوامـــل تاثیر گذار ، ارتباط و نسبت فی ما بین این دو و میزان نقش آنها در تحقق اهداف و برنامه ها و نیل به پیروزی و موفقیت سازمانی ، مورد بررسی قرار گیرد.
رضایت شغلی
دیدگاهها و مفهوم سازیهای متعدد و گاه متناقضی درباره تعریف « رضایت شغلی» شکل گرفته و توسعه یافته است .
-برخی از صاحبنظران همچون هرزبرگ آن را دارای دو بعد دانسته اند . یک گروه عوامل و شرایطی که فقدان آنها موجب عدم رضایت میگردد ولی تأمین آنها باعث ایجاد انگیزه شدید و قوی نمیشود بلکه فقط از بروز عدم رضایت جلوگیری میکند که آنها را عوامل بهداشتی یا مؤثر در حفظ وضع موجود یا عوامل بقاء مینامند . به زعم هرزبرگ این عوامل عبارت است از: طرز تلقی و برداشت کارکنان، شیوه اداره امور ، خط مشیهای سازمان، ماهیت و میزان سرپرستی، امنیت کاری، شرایط کاری، مقام و منزلت، سطح حقوق و دستمزد، استقرار روابط متقابل دو جانبه، سرپرستان، همگنان و مرئوسان و زندگی شخصی کارکنان. نبود این عوامل ممکن است چنان کارمندان را دچار عدم رضایت سازد که سازمان را ترک کرده و موجودیت آن را به مخاطره اندازند. از اینرو هرزبرگ این عوامل را برای تأمین و حفظ بهداشت و سلامت سازمان لازم دانسته است. دسته دوم عوامل مؤثر در ایجاد انگیزه هستند که وجود آنها موجب انگیزش و رضایت افراد ولی فقدان آنها تنها عدم رضایت ضعیفی را تولید میکند. بنابراین فقدان عوامل گروه دوم مترادف با عدم نگرش تلقی میگردد. بهنظر هرزبرگ عوامل مؤثر در ایجاد انگیزه عبارت است از: موفقیت کاری، شناخت و قدردانی از افراد وکار آنها، پیشرفت و توسعه شغلی، رشد فردی و ماهیت کار و وظایف محوله.
- برخی دیگر آن را تک بعدی و شامل پاسخ به این دو پرسش دانسته اند که: الف ) در حال حاضر چه قدر از شغل خود راضی هستید؟ ب) تا چه حد از شغل خود رضایت می خواهید؟ به اعتقاد بسیاری از اندیشمندان صاحب نظر تفاوت بین آنچه فرد در حال حاضر دارد با آنچه به دنبال آن است ، می تواند شاخصی از رضایت شغلی باشد . پورتر ، لافکوئیست ، دیویس و هالند از این دسته اند. از سوی دیگر کاپل من نیز معتقد است که پژوهشگران حوزه هایی چون روان شناسی مشاوره تمایل دارند « رضایت شغلی» را به تفاوت بین آنچه فرد داراست ، در برابر آنچه خواستار آن است تعریف کنند.
- دسته سوم معتقدند بسیاری از مفهوم سازیها و تعاریف « رضایت شغلی» دربر دارنده نوعی فرآیند ارزشیابی است. لوکه آن را حالت هیجانی خوشایند و مثبتی می داند که ناشی از ارزشیــابی شغــلی یا تجربه های شغلی فرد است . ولی اسمیت نظرش این است که گستره ای است که در آن محیط کاری ، تقاضاهای فرد را برآورده می کند. و یا رابینز که می گوید « رضایت شغلی» حاصل تفاوت میان تعداد پاداش هایی است که فرد دریافت می کند با مقدار پاداشی که فکر می کند باید دریافت کند . به عبــارتی می توان آن را یک فرآیند ارزشیابی تعریف کرد که آنچه را که یک فرد دارد در برابر آنچه خواستار آن است ، مورد بررسی قرار می دهد.
عوامل موثر بر رضایت شغلی
ایجاد« رضایت شغلی» در فرد بستگی به عوامل متعددی دارد که در کنار هم موجب حصـول نتیجه مطلوب می شوند و چه بسا نبود یک عامل فرد را در زمره اشخاص ناراضی از شغل خویش قرار دهد.عواملی از قبیل : میزان درآمد، نفس و ماهیت کار و جایگاه اجتماعی آن ، وجهه و اعتبار سازمانی، ارتقا ء شغلی، ایمنی شغلی ، عدم ابهام در نقش ، شرایط فیزیکی کار، ساختار و فرهنگ سازمانی و ارتباط با همکاران، توجه به ویژگیهای شخصیتی فرد، ارزیابی عملکرد، تناسب، انعطاف،نوآوری و رویکردها و ... که در این مجال اشاره و مروری گذرا به تعدادی از آنها می نماییم.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 8 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 8 |
دلایل ترک تحصیل دانشآموزان و راهکارهاى جلوگیرى از آن
تعلیم و تریبت و معضلات و مشکلات مربوط به آن یکى از بحثانگیزترین مسائل در جوامع مختلف بوده و هست. دلایل این اهمیت را نیز مىتوان به نکاتى چون، لزوم تعلیم و تربیت صحیح نسل آتی، حساسیت و شکنندگى کودکان، نوجوانان و جوانان در مقابل مسائل مختلف؛ سرمایهگذارى دولتمردان جوامع براى دستیابى به موفقیت بیشتر با استفاده از تخصص نسل جوان؛ تاکید والدین بر تعلیم و تربیت درست فرزندان؛ حرکت سرسامآور جوامع به سوى رشد و ترقى و بسیارى نکات ریز و درشت دیگرى نسبت داد و بنا بر دلایل ذکر شده، «ترک تحصیل دانشآموزان» یکى از معضلاتى است که مىتوان آن را به دلایل مختلف، آفتى براى ساختار آموزشی، پرورشى جوامع دانست. شاخصترین دلایل و راهکارهاى جلوگیرى از ترک تحصیل دانشآموزان دبیرستانى در یازده مورد خلاصه مىشود؛
1- فراهم نشدن زمینه مناسب براى تحصیل همه جوانان و نوجوانان زیر بیست و یک سال؛ در بسیارى از کشورها حداکثر سن براى تحصیل در دوره دبیرستان18 سال است و پس از این سن دانشآموزان به فرض اشتیاق به ادامه تحصیل باید راهى مدارس شبانه شوند. حضور در مدارس شبانه عاملى براى ترک تحصیل دانشآموزان است. از این رو با ارتقاى سطح سنى این معضل برطرف شده و دانشآموزان بدون ترس و هیجان، بویژه هیجان ناشى از افزایش سن مىتوانند به تحصیل بپردازند. به عقیده پژوهشگران در قرن حاضر که بسیارى از دانشآموزان با مشکلات فراوانى چون ناتوانى در تامین نیازهاى اقتصادی، اجتماعى دست و پنجه نرم مىکنند، افزایش سن تحصیل در دبیرستان راهکارى است تا دانشآموزان بتوانند در کنار کار به تحصیل نیز بپردازند. براساس پژوهشهاى انجام شده بالاترین آمار مربوط به ترک تحصیل به دلیل افزایش سن و امتناع دانشآموزان از حضور در مدارس شبانه است.
2- مدارس ویژه دانشآموزان 19 تا 21 سال؛ خجالت دانشآموزانى که نسبت به همکلاسىهاى خود سن بالاترى دارد، عاملى دیگر براى ترک تحصیل آنها ست. بنابراین با ساخت مدارس ویژه دانشآموزان 19 تا 21 ساله، مىتوان گام موثرى جهت جلوگیرى از ترک تحصیل این رده سنى برداشت. این مدارس باید جدا از مدارس شبانه فعالیت کرده و از هر نظر حتى از جهت زمانى مانند سایر مدارس مقطع دبیرستان باشند.
3- بر روى تکتک دانشآموزان تمرکز کنیم؛ به عقیده پژوهشگران انجمن بینالمللى مطالعات آموزشى آمریکا )NEA( مرکز آموزشى مىتواند در زمینه آموزش و پرورش دانشآموزان موفق عمل کند که از وضعیت آموزشی، پرورشى فرد فرد دانشآموزان آگاه باشد. این تمرکز با کاهش تعداد کادر آموزشى و انتخاب افراد زبده، ارتباط منظم و موثر والدین و اولیاى مدرسه، ارتباط صمیمانه (در حد معقول و منطقی) بین دانشآموزان و آموزگار، کاهش تعداد دانشآموزان در هر کلاس (حداکثر بین 18 تا 25 نفر)، برنامهریزى منظم براى رسیدگى به وضعیت درسى دانشآموزان، برگزارى کلاسهاى تقویتى منظم به منظور رفع ضعفهاى آموزشى میسر است. پژوهشگران برگزارى برنامههاى تفریحى دسته جمعى در پایان هفته و حتى در طول تعطیلات تابستان را یکى از شیوههاى افزایش ارتباط میان دانشآموزان با یکدیگر و دانشآموزان با اولیاى مدرسه بویژه آموزگار مىدانند. این ارتباط زمینهساز حل بسیارى از مشکلات آموزشی، پرورشى است. در حقیقت به هر میزان موانعى چون ترس، خجالت و بىاعتمادى میان دانشآموزان و آموزگار و ... برطرف شود به همان میزان امکان موفقیت دانشآموز افزایش مىیابد.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 11 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 13 |
دیدگاه پیاژه در گستره اصلاحات در آموزش و پرورش
چکیده
امروز موضوع توسعه از مباحث اساسی کشور است اما برای دستیابی به توسعه پایدار باید به زیر ساخت های فرهنگی آن پرداخت و توسعه فرهنگی را به عنوان بستر اصلی توسعه همه جانبه مورد توجه قرار داد از سوی دیگر باید عنایت داشت که لازمه توسعه فرهنگی توسعه نیروی انسانی به همراه باروری اندیشه و خردورزی است که این خود مستلزم ایجاد تحولات و اصلاحات جدی در عرصه آموزش و پرورش می باشد به اعتقاد پیاژه مساله کلیدی نوسازی آموزش و پرورش و آماده سازی معلمان است و در این راستا معلم آینده باید در ارتباط با جامعه قرار گیرد و با فرهنگ عمومی آشنا شود البته این آشنایی نباید جنبه صرف نظری داشته باشد بلکه باید بر آموزش های عملی تاکیدگردد تا بدین ترتیب او به تواند با تغییر نقش خود از سخنران به یک آزمایشگر عر صه آموزش یادگیری را فعال سازد علاوه بر آماده سازی معلمان ارزشمند سازی هیات آموزشی نیز لازمه اصلاحات در آموزش و پرورش است شعار پیاژه برای این منظور تحصیلات دانشگاهی کامل برای معلمان کلیه سطوح آموزشی است زیرا به نظر او آموزش و پرورش علاوه بر این که هنر است یک علم نیز است پیاژه باگذشته نگری از نظر کمی فراهم سازی امکان برخورداری آموزش برای همه و از نظر کیفی به آموزشهای پیش دبستانی توجه دارد همچنین با دید آینده نگری تاکید بر تحول روشهای آموزش و به کارگیری روش های فعال دارد و بنا به همین تاکید اعتقاد دارد آموزش و پرورش وظیفه پروردن انسان های خلاق را عهده دار است موضوع دیگری که مورد توجه جدی پیاژه قرار گرفته مساله تربیت بین المللی است به نظر او آموزش و پرورش می باید تفاهم اغماض و دوستی تمام ملل و گروه های نژادی یا مذهبی را مساعد سازد و فعالیت های ملل را در را حفظ صلح هموار کند
مقدمه :
پیاژه دانشمندی که افکار بنیادی و به کار بسته نظام روانشناختی وی در تربیت رهنمود دهنده اند در مصاحبه ای با فروتنی اعلام می کند از آنجا که متخصص آموزش و پرورش نیستم به خود اجازه نمی دهم چیزی به معلمان توصیه کنم آنچه از من ساخته است تهیه داده ها و یافته هایی است کا آنان بتوانند مورد استفاده قرار دهند (1) همچنین در جای دیگر می گوید من در آموزش و پرورش صاحب عقیده نیستم اما مساله تربیت سخت مورد توجه من است چه احساس می کنم باید اصلاحات و تغییرات عظیمی به عمل آورد (2) او یاد آور می گردد زیباترین اصلاحات و بازسازی ها به جائی نمی انجامد اگر معلمانی به تعدادکافی و با سطح آمادگی متناسب در اختیار نباشند بدین ترتیب برای آنکه مدرسه با یک نو سازی تربیتی قرین گردد باید در وهله نخست به مساله آماده سازی معلمان بپردازد پیاژه آماده سازی معلمان را مساله کلیدی این نوسازی می داند اگر معلمان از توشه علمی محکم تری برخوردار باشند همین امر دارای یک پیامد اقتصادی نیز هست بالا رفتن سطح زندگی همراه با بالا رفتن مقام و منزلت اجتماعی آنان آن وقت است که کمبود معلم تقلیل خواهد یافت و محافظه کاری آموزشگاهی که یک موسسه تربیتی را به صورت یک ارگانیسم تربیتی واپس نگر در می آورد به حداقل خواهد رسید بدیهی است نتایجی که بار می آیند هم در سطح اقتصاد تربیت مثبت خواهد بود و هم در سطح اصلاح شرایط شکوفایی کودکان و هم در رابطه با این تغییرات از لحاظ بالا رفتن سطح فرهنگی مردم خلاصه آن که نظام های تربیتی بر این اساس به تولید بیشتری نایل خواهند آمد حتی اگر این امر هدف اصلی تربیت نباشد برای موفقیت در این راه باید معلم به دانش روان شناسی و آموزش و پرورش مجهز شود افزون بر این وی باید از لحاظ آموزش و پرورش تجربی که برترین رشته برای معلمان مدرسه است در سطح معتبری آماده شود این آماده سازی را باید از طریق موسساتی برای معلمان تامین کرد که در این ارتباط فعال با جامعه باشند یعنی آنکه هدف فقط آماده سازی معلم از لحاظ معلومات نباشد بلکه معلم آینده با فرهنگ عمومی که برای گسترش ذهنی او لازم است دمساز باشد البته در مورد آموزش و پرورش مخصوص آماده سازی معلمان روش هائی بکار گرفته می شود که بریدگی از اجتماع به درجات کمتری در چهارچوب آنها مشهود است امادر حال خطر جدایی همواره پا بر جاست در دانشگاه ها ممکن است این خطر وجود داشته باشد که بیشتر بر آماده سازی فرهنگی و نظری تکیه کنند و به اندازه کافی به فعالیت عمومی نپردازند پس باید در هر موسسه ای که به منظور آماده سازی معلمان مورد بهره برداری قرار می گیرد برنامه ای تدوین گردد که هم دریچه آن به روی جامعه باز باشد و هم از یک استحکام روشن شناختی برخوردار باشد تا مربی آینده به معلومات روان شناختی و جامعه شناختی سطح بالائی دست یابد و بتواند در عین مشارکت در امر شکوفایی شاگردان خود از طریق آموزشی که مبتنی بر یک روش فعل پذیر نیست به آزمایشگری نیز دست زند بنا بر این یکی از موضوع گیریهای پیاژه در گستره تربیت در باب روشهای تهیه و ارائه مطالب آموختنی فعال ساختن شاگرد و پایان دادن به دوران( معلم به منزله سخنرانی) است به نظر او معلم باید موضوعات تازه ای به شاگرد عرضه کند اما این تازگی نباید بیش از اندازه باشد تا آنکه از سر خوردگی هایی که ذوق کوشش را دستخوش باز داری می سازد و حتی شاگرد را به واپس روی سوق می دهند اجتناب شود از نظر او آموزش باید فرصت بیشتری به شاگرد دهد تا خود عنان ررفتار و تجارت خویش را در دست گیرد اما در عین حال مهمتا کار است که معلم لوازم و شرایطی را در دسترس شاگرد قرار دهد تا راه پیشرفت وی هموار شود البته منظور این نیست که شاگرد به هر کاری که مایل است بپردازد بلکه مقصود قرار دادن او در صحنه اوضاع و احوالی است که بتواند مسائل تازه ای را در وی بر انگیزند و بین آنها ارتباط برقرار کنند باید در عین آزادگذاردن شاگردان بتوان آنهارا هدایت کرد به اعتقاد پیاژه در آماده سازی و ارزشمند سازی هیات آموزشی دو مساله عمومی وجود دارد : مساله اول مربوط به ( آماده ساختن معلمان ) یعنی آن چیزی که در عمل مساله مقدماتی هر تغییر و اصلاح آموزش و پرورش است چه تا زمانی که این مساله به گونه ای رضایت بخش حل نشده باشد کاملا بیهوده است که به تدوین برنامه های خوب بپردارند یا نظریه های زیبایی درباره آنچه باید تحقق یابد طرح ریزی کنند اما این مساله خود دو جنبه دارد : نخست مساله اجتماعی ( ارزنده سازی یا از نو ارزشمند سازی هیات آموزش ابتدایی و متوسط) که افکار عمومی ارزش درست وو اقعی خدمات انان را نمی شناسد و از همین جاست که قطع علاقه و کمیابی در این حرفه روز افزون اند و یکی از خطرات عظیم را برای پیشرفت و حتی بقای تمدن ما تشکیل می دهند جنبه دیگر آماده سازی فکری و اخلاقی هیات آموزشی است مساله ای که باید آن را بسیار مشکل دانست چه هر قدر روش های خاص آموزش بهتر باشند حرفه معلمی حرفه ا ی ناراحت خواهد بود چه هم مستلزم سطح بالایی از لحاظ شناخت شاگردان و مواد است و هم نیاز به قریحه ای واقعی دارد برای این دو مساله فقط یک راه حل منطقی و درست وجود دارد : تحصیلات دانشگاهی کامل برای معلمان کلیه سطوح آموزشی . مساله دوم مربوط به ساخت آینده دانشگا ه هاست که آماده سازی معلمان و نیز آماده سازی هر متخصص دیگری تابع ان است روشن است که برای تقلیل نقش مصیبت بار دانشکده ها باید مجموعه های متحرک بین رشته ای گوناگون را جانشین آنها ساخت اما تا زمانی که دو اصل اساسی با تمام نتایجی که در بر دارند بر این ترکیب ها یا مجموعه ها بلا اثر خواهند بود این دو اصل عبارتند از :
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 15 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 10 |
رابطه معلم و دانش آموز
سلامت روانی در مفهوم دقیق کلمه به معنای احساس رضایت و شادابی و نشاط و تعادل روانی، درک درست از واقعیتها و ارائه پاسخ سازگارانه و مؤثر در برخورد با آنها، تعامل سالم دنیای درونی فرد با دنیای پیرامون است.
بیاموخت آدم ز پروردگار/ کلام و سخنهای بس استوار
که گردید باعث که یکتا خدا/ پذیرد از او توبه را از خطا
خدای رحیمست و توبه پذیر/ بسی مهربان است آن بی نظیر
● در مورد مفهوم سلامت روانی، نگرش عموم روانشناسان آن است که ملامت روانی یکی از جنبه های سلامت عمومی یعنی برخورداری از رفاه کامل جسمی و روانی و اجتماعی و معنوی است. سلامت روانی در مفهوم دقیق کلمه به معنای احساس رضایت و شادابی و نشاط و تعادل روانی، درک درست از واقعیتها و ارائه پاسخ سازگارانه و مؤثر در برخورد با آنها، تعامل سالم دنیای درونی فرد با دنیای پیرامون است.
● وجود ویژگیهای اضطرابی در دانش آموزان، متأثر از سبک رفتاری خانواده است. به این معنا که خانواده های آشفته، مستبد، غیرمنسجم و بی تفاوت، موجبات بروز روحیات اضطرابی را در فرزندان خود فراهم می کنند. ویژگی پرخاشگری در میان دانش آموزان، متأثر از دو سبک رفتاری فرزند پروری یعنی آشفتگی و غیرمنسجم بودن خانواده است.
● وجود خصوصیات افسردگی در میان دانش آموزان نیز متأثر از سبک رفتاری خانواده است و به ترتیب خانواده های آشفته، غیرپاسخگو، نامنسجم، بی تفاوت و... باعث افسردگی در فرزندان می شوند. نگرش اجتماعی در میان دانش آموزان به ترتیب ناشی از سبکهای رفتاری بی تفاوتی، آشفتگی غیر پاسخگویی و استبدادی در خانواده است.
●نگرش مثبت دانش آموزان به روابط انسانی در مدرسه بیش از همه در افرادی دیده می شود که خانواده های منسجم، صمیمی و پاسخگو دارند. خانواده هایی که آشفته، بی تفاوت و مستبد هستند، فرزندانی دارند که منفی ترین نگرش را نسبت به روابط انسانی در مدرسه ابراز می کنند.
● آن دسته از دانش آموزان که به ترتیب دچار اضطراب، افسردگی، نگرش ضد اجتماعی، پرخاشگری و روحیه خلافکاری هستند، منفی ترین نگرش را نسبت به روابط انسانی در مدرسه از خود نشان می دهند.
● سبک رفتاری خانواده هم در وضعیت روانی دانش آموزان و هم در نگرش آنان به چگونگی روابط انسانی در مدرسه تأثیر می گذارد. روشنترین پیشنهادی که می توان بر اساس یافته های پژوهشی ارائه کرد، این است که نهادهای مختلف اجتماعی، تربیتی، فرهنگی و دینی باید کوشش برنامه ریزی شده ای را در بهبود مناسبات درون خانواده و سبکهای رفتاری و شیوه های فرزند پروری به عمل آورند.
پرستید ای مردمان آن خدا/ که پیشینیان آفرید و شما
بود آنکه گردید پرهیزگار/ بیایید راهی به پروردگار
خدایی که افراشت نیلی سپهر/ زمین را بگسترد اینان ز مهر
● "تورنس" در چند تحقیق که در موضوع تأثیر نوع رابطه معلمان و شاگردانشان در خلاقیت داشت، نتیجه گرفت که نگرش معلم، عامل تعیین کننده ای در فزونی گرفتن خلاقیت دانش آموزان به شمار می رود، نتایج تحقیقات انجام شده، بیانگر آن است که معلمان خلاق، شاگردان خلاقتری پرورش می دهند. همچنین معلمانی که از شخصیتی گرم، صمیمی و پذیرنده برخوردارند، امکان افزایش خلاقیت را فراهم می آورند.
●بر اساس تحقیقات انجام شده معلمان گروه آزمایش موانع خلاقیت در کلاس را به این صورت برشمردند:
۱) حجم زیاد کتب درسی
۲) مقایسه دانش آموزان با یکدیگر
۳) آموزش کلیشه ای توسط معلمان
۴) ضوابط و قوانین انعطاف ناپذیر
۵) مزاحم تلقی شدن دانش آموزان خلاق
معلمان کلاس و معلمان راهنما معتقد بودند استفاده از روشهای خلاق تدریس توسط معلمان کلاس، یادگیری دانش آموزان را به سبب رغبت بیشتر آنان به کلاس، افزایش داده است و در مقایسه با سالهای قبل، جوی کاملاً متفاوت از گذشته در کلاس ایجاد نموده است. تأثیرات عمیق این دوره بر معلمان و روی دانش آموزان نیز کاملاً مشهود است.
● بر اساس یافته های پژوهشی و با توجه به نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل آماری، دوره آموزش خلاقیت تأثیر مثبتی در افزایش دانش، تغییر نگرش و افزایش مهارتهای تدریس معلمان داشته است. علاوه بر این، بیش از ۹۰ درصد معلمان اعتقاد داشتند این دوره نه تنها بر دانش، نگرش و مهارت آنها تأثیر گذاشته، بلکه آنها را نسبت به زندگی عوض کرده و باعث تحولاتی در زندگی و کار آنها شده است.
●تأثیرات عمیق این دوره بر معلمان، به نوبه خود بر روی دانش آموزان آنها نیز کاملاً مشهود بود. معلمان اظهار می داشتند که از آن پس دانش آموزان با انگیزه بسیار بالایی در کلاس و فعالیتهای کلاس شرکت می کردند، چنانکه ترجیح می دادند حتی ساعات تفریح را نیز در کلاس بمانند و به فعالیت خود ادامه دهند.
نقش رابطه معلم و دانش آموز در ایجاد انگیزه :
یکی از چالشهای مهم موجود در آموزش ریاضی عدم برقراری ارتباط عاطفی مثبت بین معلمان این درس و دانش آموزان است . متأسفانه این امر باعث به وجود آمدن تفکرات و دیدگاه های منفی در اذهان دانش آموزان و والدین آنها نسبت به درس ریاضی شده است .و ادامه این روند یعنی ناسازگاری در ارتباط مؤثر منجر به بی -علاقگی و حتی تنفر و انزجار بسیاری از افراد نسبت به درس ریاضی شده است. اولین هدف یک معلم ریاضی در جو حاکم بر این درس ،باید برقرار کردن رابطه ی مطلوب دوستانه و حمایت کننده با دانش آموزان باشد . چنین هدفی فقط با تعامل میان معلم و دانش آموز حاصل می آید . چند روز اول مدرسه و اولین دیدارهای دانش آموزان با معلم از این نظر بسیار مهم است . بنا بر این به آن توجه خاص د اشت .معلمان تازه کار به طور معمول از معلمان قدیمی تر می شنوندکه تا هنگامی که دانش آموزان به او احترام نگذاشته اند در برابر آنها نخندد. زیرا ایشان بر این باورند که دانش آموزان برای احترام گذاشتن به معلم باید از وی بترسند. اما نظریه پردازان انگیزش می گویندکه به دانش آموزان نشان دهیدکه به آنها علاقه دارید و می توانند به شما اعتماد کنند و در صورت نیاز برای هر کمکی به شما رجوع نمایند.
دسته بندی | معماری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 66 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 18 |
مقاله بررسی نقش معماری ارگانیک در طراحی محیط های اقامتی هماهنگ با ارزش های بوم گردی
چکیده
چگونگی برخورد با طبیعت و معماری در آن، واکنشی است که هر انسان در نقاط مختلف زمین داشته و خواهد داشت و معماری با ارزش باقی مانده از دوران گذشته نشان دهنده فائق آمدن او به صورت کامل یا ناقص بر عواملی همچون مسائل اقلیمی، آب و هوا و … می باشد. از اینجاست که معماری های بومی گوناگون در کشورهای مختلف جهان همخوان با اقلیم وفرهنگشان به وجود آمده است امروزه بوم گردی در نواحی طبیعی سراسر جهان به یک فعالیت مهم اقتصادی تبدیل شده است. برای گردشگران فرصتی را پدید آورده است تا بتوانند نماد های طبیعی و فرهنگی را تجربه کنند و اهمیت تنوع زیستی و فرهنگ های محلی را دریابند با توجه به اینکه یکی از نیازهای اساسی بوم گردان مجموعه های اقامتی می باشد و از طرفی خود این مجموعه های اقامتی در بستر طبیعت قرار می گیرند، نگارنده سعی بر آن داشته تا از میان نظریه های موجود ، از معماری ارگانیک بهره جوید ، و به بررسی نقش این معماری در طراحی محیط های اقامتی هماهنگ با ارزش های بوم گردی بپردازد.
واژه های کلیدی: بوم گردی، طبیعت، معماری ارگانیک
مقدمه
یکی از فعالیت های مهم و تاثیر گذار در صنعت بوم گردی همان طبیعت گردی است. این نوع از گردشگری فرصت مناسبی را برای گردشگران بوجود می آورد تا در کنار استفاده از طبیعت بکر و دست نخورده محیط اطراف خود با فرهنگ های مختلف و چگونگی حفاطت از فرهنگ های بومی و محلی آشنا شوند. این شرایط برای جوامع محلی و روستاها و نواحی دور دست طبیعی درآمد خوبی ایجاد می کند.
واژه بوم گردی نسبتا واژه جدیدی است که بیشتر مواقع درک درستی از آن وجود ندارد و به شکل درست مورد استفاده قرار نمی گیرد. برخی با برداشتی سطحی از این واژه می کوشند تا گردشگران را به حفظ محیط زیست ترغیب نمایند ، این اقدام آنها تنها یک برنامه ساده طبیعت گردی است وبعضأ ممکن است حتی تاثیرات منفی اجتماعی و زیست محیطی در برداشته باشد.
بوم گردی
اولین تعریف جامع، کوتاه و معتبر توسط انجمن بین المللی بوم گردی در سال 1990ارائه شد: " بوم گردی سفر مسئولانه به مناطق طبیعی به منظور حفاظت محیط زیست حفاظت بهبود اوضاع اقتصادی جوامع محلی. همزمان با کسب آگاهی و تجربه بیشتر، نیاز به یک تعریف جامع و کامل افزایش یافت. جدیدترین و کامل ترین تعریف توسط Marth Honey 1999 ارائه شد: بوم گردی، سقر به مناطق حساس، بکر، سالم و معمولاحفاظت شده می باشد، که درآمد آن صرف حفاظت محل شده و مستقیماً در رشد و توسعه اقتصادی و تقویت سیاسی جوامع محلی تأثیر گداشته و موجب تکریم فرهنگ های گوناگون و حقوق بشر می گردد.
به همان اندازه که آگاهی و تجربه نسبت به فعالیت های بوم گردی افزایش می یابد، نیاز به ارائه تعاریف جامع تر و تفصیلی تر بیشتر احساس می شود، در سال 1999 مارتا هانی تعریفی عالی و دقیق از بوم گردی ارائه نمود:
" بوم گردی معمولا سفری است به مناطق حفاظت شده بکر و آسیب پذیر که سعی می شود تاثیر این سفر بر محیط اندک باشد، در مقیاسی کوچک انجام پذیرد، به افزایش سطح آگاهی گردشگران کمک نماید، سرمایه هایی را برای حفظ محیط زیست فراهم کند، به طور مستقیم به توسعه اقتصادی و اقتدار سیاسی جوامع محلی کمک کند و به فرهنگ های مختلف و حقوق بشر احترام بگذارد." به هر حال، در بین سازمان های درگیر با فعالیت بوم گردی ، سازمان حفظ جنگل ها و منابع طبیعی، تعریف ارائه شده توسط اتحادیه جهانی حفظ محیط زیست در سال 1996 را به شرح زیر پذیرفته است:
"سفر مسئولانه به محیط زیست و بازدید از مناطق طبیعی به منظور لذت بردن، بهره مندی و درک طبیعت ، همراه با درک ویژگی های گذشته و حال فرهنگ بومی که به حفظ محیط زیست کمک می کند و دارای تاثیر بسیار کم گردشگر بر محیط زیست است و در برگیرنده فعالیت اجتماعی، اقتصادی سودمندی برای مردم محلی است.طبق این تعریف از بوم گردی ، منابع طبیعی به عنوان جاذبه گردشگری بدون تخریب محیط زیست مورد بهره برداری قرار می گیرد و بوم گردی ابزاری مهم برای مدیریت و توسعه مناطق حفاظت شده به حساب می آید که باید در مرحله اجرا از انعطاف لازم برخوردار باشد. (درام 1378, 6)
طبیعت
ما با قوانین طبیعت هم سو و هم صدا هستیم و این قوانین بر ما حاکمیت دارند و همه اعمال ما بر اساس آن هاست(لوکوبوزیه)
طبیعت آشکارا قصد دارد به انسان نظم، وضوع و اطاعت از قوانین آفرینش و تکامل را بیاموزد. بر این اساس اصولی که بر مبنای آنها روابط انسان با محیط شکل می گیرد و در آفرینندگی آن نقش دارد عبارتتد از:
1- بهره برداری از طبیعت: یعنی انسان از عوامل و عناصر موجود در طبیعت استفاده می کند.
2-بهره گیری از طبیعت: یعنی انسان از عوامل و عناصر طبیعت دخل و تصرف و گاه دگرگونی هایی انجام می دهد تا آن را به صورت و شکل مورد نظر خود در آورد.
3-گاهی بشر بصورت نمادین از مظاهر و عوامل طبیعت بهره می گیرد: برای رساندن مفهوم خاص (گلپرور فرد 1388)
از دیگر مفاهیم و عناصر معمارانه ای که طبیعت می تواند در تشخیص شان نقش محوری داشته باشد می توان به مرکز و مکان مسیر، حوزه و محوطه اشاره کرد. به عبارتی هر عارضه طبیعی جهات و حوزه هایی را تعیین می کند که بشر را در یافتن عناصر فوق یاری داده است مانند کناره های دریا، رودخانه ها، تپه ها، کوه ها و ... (بورگ 1375, 42)
آلبرتی گفته است که معماری باید با طبیعت مقایسه شود و معماران باید سعی کنند قانون های طبیعت را بفهمند و درمعماری منعکس کنند بویژه تناسبات ایده آل طبیعت را.
این عقیده تا آنجا پیش می رود که جان راسکین ، هرآنچه که در معماری زییا و خوشایند است، تقلیدی از فرمهای طبیعت می داند ، او می خواست با مشاهده جزئیات طبیعی و چشم اندازها روش های برای درک طبیعت بیابد.
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 52 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 28 |
تحقیق در مورد آموزش
مقدمه
گامـی نـو:
مااصرار نداریم که شیوه آموزشی جدید ارائه نماییم بلکه شیوه های کلاسیک را اصلاح و بهبود بخشیم. عوض کردن هر سیستم فرق نمی کند آموزشی - مالی- اداری ... هزینه های زیادی مصرف می کند مثل تعدیل نیروی انسانی، هزینه های اداری ـ آموزشی و امکانات جدید و …
ولی اصلاح و بهبود هزینه کمی می برد، بهره وری را افزایش می دهد و ما از حداقل امکانات می توانیم حداکثر استفاده را ببریم.
ما نباید از شیوه های غربی و شرقی به طور مطلق استفاده نماییم بلکه شیوه های تجربه شده مثل ژاپن را به سبک ملی و ایرانی تغییر و تطبیق دهیم و از آن بهره مند شویم.
ما سعی داریم با تلفیق شیوه های آموزشی موجود و بکار بردن مهارتهای زیر:
- مدیریت
- زندگی
- مشاهده
- مشارکت
- محیط
- ارتباط
بعد از هر دوره آموزش کسانی را تربیت کرده باشیم که توانایی کار عملی همراه با مهارتهای نفوذ و ارتباط را به آسانی بکار ببرند.
وظیفه ما نشان دادن راه نو و هدفمند می باشد که بارها بدون برنامه و به تنهایی طی کرده و آن را رها کرده ایم.
ما در این راه نقاط ضعف و قوت را نشان می دهیم و هر شخص با توجه به آموخته های خود باید راه را ادامه دهد تا به نتیجه مطلوب برسیم.
آمـوزش
1- آموزش مستمر ضمنی: این گونه آموزشها در طول عمر به گونه سازمان نیافته در محیط خانواده، محل کار و اجتماع برای شخص تجربه شده و جزء فرهنگ شخص قرار می گیرد و با آن رشد پیدا می کند.
2- آموزش رسمی یا مدرسه ای : یا کلاسیک نظام آموزشی از ابتدایی تا تحصیلات عالی دانشگاهی .
3- آموزش غیر رسمی: هر گونه آموزش و کارآموزی سازمان یافته خارج از نظام مدرسه ای ورسمی اطلاق می شود. آموزش عقیدتی ـ سیاسی، بهداشتی، تعاون و مهارت فنی وحرفه ای بدون توجه به سن وشرایط فردی.
آموزش هشتگانه
در آموزش الگوی تدریس هوش هشتگانه داریم که به شرح هر کدام می پردازیم:
1- هوش لفظی -زبانی: از طریق خواندن، نوشتن، بحث، سخنرانی و حافظه بهتر یاد می گیرند.
2- هوش منطقی -ریاضی: از طریق قیاس، اعداد، طرحها، مسأله و نظم بهتر یاد می گیرد.
3- هوش بصری -فضایی : از طریق تصاویر، شکل، تجسم، نقشه، نمودار و رنگ بهتر یاد می گیرند.
4- هوش موسیقیایی -وزن: از طریق قافیه وزن و آهنگ بهتر یاد می گیرند.
5- هوش بدنی -جنبشی: از طریق حرکت، بازی، لمس کردن و بازیگری بهتر یاد می گیرند.
6- هوش برون فردی: از طریق مشارکت در گروه، ارنباط با دیگران و همکاری بهتر یاد می گیرند.
7- هوش درون فردی: برخی دوست دارند در انزوا و تنهایی کار کنند.
8- هوش طبیعت گرا: پدیده های طبیعی و شناخت و تشخیص و طبقه بندی بهتر یاد می گیرند.
استانـدارد آمـوزشـی
کتب و جزوات و متون زیادی درباره روش ها و الگوها و شیوه ها وفنون تدریس نوشته شده است که هر کدام تحت عنوانی به بررسی و بحث در مورد روش های تدریس پرداخته اند . این منابع کمکی در راستای اعتلای کیفیت آموزشی با طرح موضوعات، مدرسین را در ارائه آموزش و اجرای تدریس یاری کرده اند.
قبل از هر آموزش ریاست مجموعه آموزشی با همکاری مسئولین آموزشی برنامه جامعی را باید فراهم آورند. برنامه ریزی آموزشی به معنای فرآیند اتخاذ مجموعه از تصمیمات برای انجام اقدامات مربوط به امور آموزشی در آینده می باشد.
برنامه ریزی آموزشی به مفهوم جدید برای اولین بار درکشور شوروی در سال 1923 مورد استفاده قرار گرفت. هدف برنامه ریزی آموزشی فراهم ساختن فرصتهای یادگیری هر چه بیشتر برای گروه های واجب التعلیم و علاقه مند به یادگیری از یک سو وتربیت نیروی کار ماهر مورد نیاز توسعه اقتصادی کشور بوده است.
با شدت پیدا کردن توسعه و فناوری اطلاعات در حال تغییر و تحول بودن جامعه و رویارویی با بحران ها وچالش ها و به وجود آمدن موجهای جدید ما باید خود را آماده کنیم تغییرات را پذیرا باشیم و بهترین استفاده را از آن ببریم.
بعد از بیست سال تجربه نظام اموزشی و نسلی که از این مدیریت آموزشی موجود به جامعه بازگشت نموده اند بدون هیچ گونه تخصص و کارآئی همگان صف کشیده در جلو مراکز کاریابی و اداره کار وپشت دربهای بسته کارخانجات و ادارات منتظر هستند که آیا در کار پذیرفته خواهند شد یا نه؟
مسئولین مؤسسات کسانی را از بین انبوه شرکت کنندگان انتخاب می کنند که بهترین شرایط و تخصص ها را داشته باشند البته با تجربه کاری چند ساله و حالا مسئولین آموزشی به فکر چاره افتاده و آموز شهای عملی و کارگاهی را مکمل آموزش های تئوریک نموده اند. و بعد از این کنکاش شاخه کار و دانش و رشته های کاربردی راتوسعه داده اند.